ایران دریلینگ: بدون شک علم و فناورى یکى از پایههاى اقتدار اقتصادى هر ملتی است و یک ملت با داشتن دانش و فناورى پیشرفته، میتواند به قدرت سیاسی و نظامی دست یافته و در نهایت ثروتمند و قدرتمند شود. در این زمینه باید یادآوری کرد که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز از بهار پرطراوت و زیبای 1391، در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) ضمن تبیین موفقیتهای گوناگون ملت ایران در سال 90 در مقابل رجزخوانیهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی دشمن، اشارات راهگشایی در زمینه تحقق شعار سال جدید، "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" مطرح کردند. ایشان در بخشی از فرمایشات خویش، با یادآوری بازدیدی که از پژوهشگاه صنعت نفت داشتند، به برجسته بودن ویژگیهایی نظیر "روحیه و فکر جهادی"، "اعتماد به نفس بالای دانشمندان جوان کشور"، "فرصت شمردن تحریمها برای پیشرفت در فکر جوان ایرانی" و "تکیه دستگاههای دولتی به جوانان" در عموم مراکز علمی کشور اشاره فرموده و تاکید کردند که «در این بازدید، پیشرفتهایی مشاهده شد که روزی قابل تصور نبود و تکرار این واقعیات در مراکز مختلف، نشان میدهد که اینگونه پدیدههای شوق برانگیز، استثنا نیست بلکه، به یک قاعده تبدیل شده است».
ارتباط دانشگاه و صنعت یعنی جاری شدن علم در شاهرگهای جامعه
حضرت آیتالله خامنهای در این سخنرانی "ارتباط صنعت با دانشگاه" را یکی دیگر از ویژگیهای مراکز علمی کشور خواندند و فرمودند که «ارتباط صنعت با دانشگاه از آرزوهاى دیرینه بنده است. همیشه به مسئولان گوناگون بخشهاى مرتبط دولتهاى گذشته سفارش میکردم که سعى کنید بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار کنید. خوشبختانه در اینجا دیدم که این ارتباط برقرار شده است. البته این باید عمومیت پیدا کند و همه صنایع ما با دانشگاهها مرتبط شوند، به دانشگاهها متصل شوند؛ هم دانش ما رشد میکند، هم صنعت ما رشد میکند». توجه به این نکات نشان دهنده اهمیت ارتباط متقابل دانشگاه و صنعت و لزوم برقراری همکاری بیشتر در این زمینه است. در واقع این ارتباط به معنى جارى شدن علم دانشگاهها در شاهرگهای جامعه بوده تا دانشگاهها و پژوهشگران به حل مشکلات و چالشهای روزمره جامعه کمک کنند البته همانطور که از بیانات رهبر معظم انقلاب پیداست، متأسفانه درحال حاضر تنها بخش کوچکى از علم تولید شده در دانشگاههای کشور براى حل مشکلات و برآوردن نیازهای جامعه به کار گرفته مىشود لذا دانشگاه و صنعت باید با هماهنگی و همگامی، در خدمت جامعه باشند. در این خصوص باید توجه داشت که سالانه هزاران دانشجوى دکترا و کارشناسى ارشد از دانشگاههای ایران فارغ التحصیل مىشوند و همه آنها پایان نامه و طرح پژوهشی انجام مىدهند، اما چون بخش صنعت و دولت از این ظرفیت عظیم به خوبى استفاده نمىکنند، در نتیجه پول، زمان و انرژی پژوهشگران به هدر میرود. در واقع باید این گونه گفت که دانشگاه، صنعت و دولت سه بازیگر اصلی صحنه توسعه همه جانبه هستند که دولت همچون خریدار و مشتری، سفارش طرح را به دانشگاهها میدهد و دانشگاهها طرح اولیه را اجرا کرده و مشکل را شناسایی میکنند و راه حلهای ممکن را شناسایی کرده و در نهایت اجرای طرح به بخش صنعت واگذار میشود. نقش آموزشی دانشگاه در فرآیند توسعه، بر پایه تربیت نیروی انسانی بهعنوان کلید راهگشای توسعه و نقش تحقیقاتی آن نیز در تحقیقات بنیادی و کاربردی به عنوان شرط لازم برای موفقیت توسعه تبلور مییابد. یعنی دانشگاهها از یک سو تامینکننده نیروی انسانی متخصص در سطح عالی هستند و از سوی دیگر بسیاری از تواناییهای علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی در آنجا متمرکز شده است. بنابراین دانشگاه بهعنوان مجموعهای آکادمیک که بطور مستمر پردازش علمی و پژوهشی در آن صورت میگیرد، میتواند حامی توسعه و پیشرفت هر کشوری باشد.
در واقع پیشرفت بیش از پیش جوامع در ارکان مختلف، نقش دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای روبه افزایش جوامع را بیش از پیش نمایان کرده و این مساله در کشور ما نیز کاملا مشهود است و در سالهای اخیر همکاریهای دانشگاه و صنعت در برخی زمینهها نظیر انرژی هستهای و پتروشیمی دستاوردهای مهمی برای کشور به ارمغان آورده است، اما این همکاریها و تحقیقات در آموزش عالی کشور فاصله بسیاری با کشورهای پیشرفته دارد. با این حال نمیتوان از این نکته اساسی غفلت کرد که کشورهای پیشرفته، تمام دارایی و قدرت کنونی خویش را مدیون دانشی هستند که به انحای مختلف بدان دست یافتهاند و این دانش نیز محصول یک محیط علمی به نام دانشگاه است. از سویی دیگر بحث ارتباط دانشگاه و صنعت از دیرباز در بسیاری از کشورها مطرح بوده و برخی از کشورها بنا به نیاز و ساختار صنعتی و دانشگاهی خود این ارتباط را تا حد ممکن تبیین، طراحی و به اجرا درآوردهاند، اما به علت پیچیدگی موضوع، استقرار چنین ارتباطی در بسیاری از کشورها همچنان با مشکلات فراوانی مواجه است.
تاریخچه ارتباط دانشگاه با صنعت
ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران برای اولین بار در سال 1361 با تصویب مصوبهای در هیئت دولت آغاز شد که بر اساس آن، دفتری به نام دفتر ارتباط دانشگاه و صنعت در وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایجاد شد و در آن زمان دفاتر مشابهی نیز در وزارتخانههای نفت، صنایع، معادن و فلزات، نیرو، راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، کار و امور اجتماعی، پست و تلگراف و تلفن و سازمان برنامه و بودجه آغاز به فعالیت کردند و دفاتر ارتباط دانشگاه و صنعت نیز در بسیاری از دانشگاهها ایجاد شدند. از آن زمان تا سالهای اخیر شاهد تغییر و تحولات بسیاری در این زمینه بودهایم و تاکنون شوراهایی نظیر «شورای هماهنگی دفاتر ارتباط با صنعت»، «شورای عالی ارتباط دانشگاه و صنعت» و... ایجاد و بعد از مدتی تعطیل شدهاند که این تغییر و تحولات نشان از آن دارد که برخی مسئولان مربوطه در تمام این سالها در پیچ و خم کاغذبازیهای بیهوده و وقتگیر بودهاند که هیچ نتیجهای نداشته است. البته این مساله بدان معنا نیست که در کشور ما هیچ ارتباطی بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد اما موضوع حائز اهمیت، یافتن ارتباطات موثر بین این دو نهاد است زیرا این پیوند و ارتباط اصولی، فرصتی مناسب برای دانشگاهها از یک طرف و نهادهای تولیدی و صنعتی، از طرفی دیگر فراهم میآورد تا محصولات و نتایج فعالیتهای خود را بهینه و روزآمد کنند. البته باید دقت کرد که از زمانیکه دانشگاه به وجود آمده، تحقیقات نیز در کنار آن رشد کرده و تحقیقات علمی - تخصصی ارزشمند، موجب به کمال رسیدن یک موضوع یا تئوری علمی شده است. اما متاسفانه در کشور ما این مهم کمتر مدنظر قرار گرفته و در عموم دانشگاهها سیستم مناسبی برای تحقیق وجود نداشته و در ضمن معمولاً برنامههای روشنی وجود نداشته که افراد در حال تحصیل و فارغالتحصیلان را به تحقیق وادارد؛ در نتیجه تحصیلکردهها از دل صنعت بیرون نیامدهاند تا کارآزموده باشند و اساتیدی هم که به تحقیق میپردازند عموما از صنعت اطلاعات چندانی ندارند و یا حداقل بیشتر درگیر تئوریات بودهاند.
یک فرهنگ غلط!
از طرفی دیگر شاهد ترویج فرهنگ غلطی در جامعه هستیم که بر اساس آن هرچند اکثر دستاندرکاران اصلی صنعت کشورمان فارغالتحصیلان دانشگاهها هستند ولی وقتی همین فارغالتحصیلان به مسئولیتی میرسند با دانشگاهها بیگانه میشوند! و خلاصه اینکه دانشجو، استاد و دانشگاه تقریبا با صنعت و تولید ارتباط خوبی نداشته و صنعت نیز دانشگاه را در امور صنعتی، کمتجربه میپندارد و برنامهریزی مستمر نیز در انسجام آنها نقشی اندک دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت محدود بودن ارتباط دانشگاه با صنعت منجر به آن شده که تحقیق و نوآوری در صنعت کمتر به وجود آید و اتکا به تکنولوژی خارجی ادامه پیدا کند. به طور کلی میتوان چنین گفت که مشکلات و محدودیتهای بسیاری از سوی مراکز آموزش عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت وجود دارد که از آن میان میتوان به مواردی چون آموزش محوری دانشگاهها، ارتباط ضعیف میان برنامههای درسی و نیازهای صنعت، نبودن روحیه کارگروهی و کمبود مراکز تحقیقاتی کاربردی، عدم توجه به بهسازی نیروی انسانی، ضوابط و مقررات دست و پاگیر و گرایش نداشتن صنعت به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، جایگاه سازمانی ضعیف ارتباط دانشگاه و صنعت، حاکمیت مدیریت دولتی بر صنایع بزرگ کشور و بیتوجهی صنایع به خدمات دانشگاه، منظور نکردن فعالیتهای صنعتی در ارتقای اعضای هیئت علمی، نبود محتوای کیفی و مفید دورههای کارآموزی و از همه بدتر وابستگی روحی و فکری صنایع به خارج از کشور اشاره کرد.
چند پیشنهاد و راهکار
هرچند که مشکلات موجود تنها به موارد اشاره شده ختم نمیشود اما برای عبور از همین مشکلات هم پیشنهادهایی وجود دارد که از آن جمله میتوان به اعطای مدرک معتبر در مقابل کار تحقیقاتی دانشجویان و متخصصان جامعه در صنعت، تعریف مشکلات صنعت در قالب پایاننامهها، تأسیس آزمایشگاههای تحقیقاتی با همکاری در دانشگاهها، ارتقای درجه علمی اساتید دانشگاه بر مبنای همکاری آنها با صنعت، مشارکت صنعت در ایجاد رشتههای جدید دانشگاهی، ایجاد پارکهای فناوری در مجاورت دانشگاهها، کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی و بهرهگیری از متخصصان صنعت در فعالیتهای آموزشی، افزایش کمی و کیفی بازدیدهای علمی دانشجویان و اساتید از تأسیسات و مراکز صنعتی، ایجاد هستههای کوچک تحقیقاتی استادمحوری در جوار دانشگاهها، تأثیر قراردادهای صنعتی منعقد شده میان اعضای هیئت علمی و سازمانها بر ارتقای آنها، اولویت پذیرش دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری با سابقه کار در صنعت، ایجاد مراکز رشد و تدوین دروس دانشگاهی مبتنی بر نیازهای جامعه صنعتی اشاره کرد. در پایان باید توجه داشت که ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت زمانی تحقق مییابد که دانشگاهها با تحقیقات کاربردی در صدد انتقال فناوری برآیند و این امر بدون نهادینه کردن پژوهش در دانشگاهها و همچنین، برآورده ساختن نیازهای آموزشی متخصصان میسر نخواهد شد. یعنی همکاریهای موثر این دو نهاد در گرو ایجاد فرصت تحقیقات صنعتی و حضور بیشتر در صنعت، ایجاد واحدهای تحقیقاتی با حضور اعضای هیئت علمی و ایجاد ساز و کاری پویا در دانشگاهها برای حل مشکلات صنعت است.
ارتباط دانشگاه و صنعت یعنی جاری شدن علم در شاهرگهای جامعه
حضرت آیتالله خامنهای در این سخنرانی "ارتباط صنعت با دانشگاه" را یکی دیگر از ویژگیهای مراکز علمی کشور خواندند و فرمودند که «ارتباط صنعت با دانشگاه از آرزوهاى دیرینه بنده است. همیشه به مسئولان گوناگون بخشهاى مرتبط دولتهاى گذشته سفارش میکردم که سعى کنید بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار کنید. خوشبختانه در اینجا دیدم که این ارتباط برقرار شده است. البته این باید عمومیت پیدا کند و همه صنایع ما با دانشگاهها مرتبط شوند، به دانشگاهها متصل شوند؛ هم دانش ما رشد میکند، هم صنعت ما رشد میکند». توجه به این نکات نشان دهنده اهمیت ارتباط متقابل دانشگاه و صنعت و لزوم برقراری همکاری بیشتر در این زمینه است. در واقع این ارتباط به معنى جارى شدن علم دانشگاهها در شاهرگهای جامعه بوده تا دانشگاهها و پژوهشگران به حل مشکلات و چالشهای روزمره جامعه کمک کنند البته همانطور که از بیانات رهبر معظم انقلاب پیداست، متأسفانه درحال حاضر تنها بخش کوچکى از علم تولید شده در دانشگاههای کشور براى حل مشکلات و برآوردن نیازهای جامعه به کار گرفته مىشود لذا دانشگاه و صنعت باید با هماهنگی و همگامی، در خدمت جامعه باشند. در این خصوص باید توجه داشت که سالانه هزاران دانشجوى دکترا و کارشناسى ارشد از دانشگاههای ایران فارغ التحصیل مىشوند و همه آنها پایان نامه و طرح پژوهشی انجام مىدهند، اما چون بخش صنعت و دولت از این ظرفیت عظیم به خوبى استفاده نمىکنند، در نتیجه پول، زمان و انرژی پژوهشگران به هدر میرود. در واقع باید این گونه گفت که دانشگاه، صنعت و دولت سه بازیگر اصلی صحنه توسعه همه جانبه هستند که دولت همچون خریدار و مشتری، سفارش طرح را به دانشگاهها میدهد و دانشگاهها طرح اولیه را اجرا کرده و مشکل را شناسایی میکنند و راه حلهای ممکن را شناسایی کرده و در نهایت اجرای طرح به بخش صنعت واگذار میشود. نقش آموزشی دانشگاه در فرآیند توسعه، بر پایه تربیت نیروی انسانی بهعنوان کلید راهگشای توسعه و نقش تحقیقاتی آن نیز در تحقیقات بنیادی و کاربردی به عنوان شرط لازم برای موفقیت توسعه تبلور مییابد. یعنی دانشگاهها از یک سو تامینکننده نیروی انسانی متخصص در سطح عالی هستند و از سوی دیگر بسیاری از تواناییهای علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی در آنجا متمرکز شده است. بنابراین دانشگاه بهعنوان مجموعهای آکادمیک که بطور مستمر پردازش علمی و پژوهشی در آن صورت میگیرد، میتواند حامی توسعه و پیشرفت هر کشوری باشد.
در واقع پیشرفت بیش از پیش جوامع در ارکان مختلف، نقش دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای روبه افزایش جوامع را بیش از پیش نمایان کرده و این مساله در کشور ما نیز کاملا مشهود است و در سالهای اخیر همکاریهای دانشگاه و صنعت در برخی زمینهها نظیر انرژی هستهای و پتروشیمی دستاوردهای مهمی برای کشور به ارمغان آورده است، اما این همکاریها و تحقیقات در آموزش عالی کشور فاصله بسیاری با کشورهای پیشرفته دارد. با این حال نمیتوان از این نکته اساسی غفلت کرد که کشورهای پیشرفته، تمام دارایی و قدرت کنونی خویش را مدیون دانشی هستند که به انحای مختلف بدان دست یافتهاند و این دانش نیز محصول یک محیط علمی به نام دانشگاه است. از سویی دیگر بحث ارتباط دانشگاه و صنعت از دیرباز در بسیاری از کشورها مطرح بوده و برخی از کشورها بنا به نیاز و ساختار صنعتی و دانشگاهی خود این ارتباط را تا حد ممکن تبیین، طراحی و به اجرا درآوردهاند، اما به علت پیچیدگی موضوع، استقرار چنین ارتباطی در بسیاری از کشورها همچنان با مشکلات فراوانی مواجه است.
تاریخچه ارتباط دانشگاه با صنعت
ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران برای اولین بار در سال 1361 با تصویب مصوبهای در هیئت دولت آغاز شد که بر اساس آن، دفتری به نام دفتر ارتباط دانشگاه و صنعت در وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایجاد شد و در آن زمان دفاتر مشابهی نیز در وزارتخانههای نفت، صنایع، معادن و فلزات، نیرو، راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، کار و امور اجتماعی، پست و تلگراف و تلفن و سازمان برنامه و بودجه آغاز به فعالیت کردند و دفاتر ارتباط دانشگاه و صنعت نیز در بسیاری از دانشگاهها ایجاد شدند. از آن زمان تا سالهای اخیر شاهد تغییر و تحولات بسیاری در این زمینه بودهایم و تاکنون شوراهایی نظیر «شورای هماهنگی دفاتر ارتباط با صنعت»، «شورای عالی ارتباط دانشگاه و صنعت» و... ایجاد و بعد از مدتی تعطیل شدهاند که این تغییر و تحولات نشان از آن دارد که برخی مسئولان مربوطه در تمام این سالها در پیچ و خم کاغذبازیهای بیهوده و وقتگیر بودهاند که هیچ نتیجهای نداشته است. البته این مساله بدان معنا نیست که در کشور ما هیچ ارتباطی بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد اما موضوع حائز اهمیت، یافتن ارتباطات موثر بین این دو نهاد است زیرا این پیوند و ارتباط اصولی، فرصتی مناسب برای دانشگاهها از یک طرف و نهادهای تولیدی و صنعتی، از طرفی دیگر فراهم میآورد تا محصولات و نتایج فعالیتهای خود را بهینه و روزآمد کنند. البته باید دقت کرد که از زمانیکه دانشگاه به وجود آمده، تحقیقات نیز در کنار آن رشد کرده و تحقیقات علمی - تخصصی ارزشمند، موجب به کمال رسیدن یک موضوع یا تئوری علمی شده است. اما متاسفانه در کشور ما این مهم کمتر مدنظر قرار گرفته و در عموم دانشگاهها سیستم مناسبی برای تحقیق وجود نداشته و در ضمن معمولاً برنامههای روشنی وجود نداشته که افراد در حال تحصیل و فارغالتحصیلان را به تحقیق وادارد؛ در نتیجه تحصیلکردهها از دل صنعت بیرون نیامدهاند تا کارآزموده باشند و اساتیدی هم که به تحقیق میپردازند عموما از صنعت اطلاعات چندانی ندارند و یا حداقل بیشتر درگیر تئوریات بودهاند.
یک فرهنگ غلط!
از طرفی دیگر شاهد ترویج فرهنگ غلطی در جامعه هستیم که بر اساس آن هرچند اکثر دستاندرکاران اصلی صنعت کشورمان فارغالتحصیلان دانشگاهها هستند ولی وقتی همین فارغالتحصیلان به مسئولیتی میرسند با دانشگاهها بیگانه میشوند! و خلاصه اینکه دانشجو، استاد و دانشگاه تقریبا با صنعت و تولید ارتباط خوبی نداشته و صنعت نیز دانشگاه را در امور صنعتی، کمتجربه میپندارد و برنامهریزی مستمر نیز در انسجام آنها نقشی اندک دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت محدود بودن ارتباط دانشگاه با صنعت منجر به آن شده که تحقیق و نوآوری در صنعت کمتر به وجود آید و اتکا به تکنولوژی خارجی ادامه پیدا کند. به طور کلی میتوان چنین گفت که مشکلات و محدودیتهای بسیاری از سوی مراکز آموزش عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت وجود دارد که از آن میان میتوان به مواردی چون آموزش محوری دانشگاهها، ارتباط ضعیف میان برنامههای درسی و نیازهای صنعت، نبودن روحیه کارگروهی و کمبود مراکز تحقیقاتی کاربردی، عدم توجه به بهسازی نیروی انسانی، ضوابط و مقررات دست و پاگیر و گرایش نداشتن صنعت به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، جایگاه سازمانی ضعیف ارتباط دانشگاه و صنعت، حاکمیت مدیریت دولتی بر صنایع بزرگ کشور و بیتوجهی صنایع به خدمات دانشگاه، منظور نکردن فعالیتهای صنعتی در ارتقای اعضای هیئت علمی، نبود محتوای کیفی و مفید دورههای کارآموزی و از همه بدتر وابستگی روحی و فکری صنایع به خارج از کشور اشاره کرد.
چند پیشنهاد و راهکار
هرچند که مشکلات موجود تنها به موارد اشاره شده ختم نمیشود اما برای عبور از همین مشکلات هم پیشنهادهایی وجود دارد که از آن جمله میتوان به اعطای مدرک معتبر در مقابل کار تحقیقاتی دانشجویان و متخصصان جامعه در صنعت، تعریف مشکلات صنعت در قالب پایاننامهها، تأسیس آزمایشگاههای تحقیقاتی با همکاری در دانشگاهها، ارتقای درجه علمی اساتید دانشگاه بر مبنای همکاری آنها با صنعت، مشارکت صنعت در ایجاد رشتههای جدید دانشگاهی، ایجاد پارکهای فناوری در مجاورت دانشگاهها، کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی و بهرهگیری از متخصصان صنعت در فعالیتهای آموزشی، افزایش کمی و کیفی بازدیدهای علمی دانشجویان و اساتید از تأسیسات و مراکز صنعتی، ایجاد هستههای کوچک تحقیقاتی استادمحوری در جوار دانشگاهها، تأثیر قراردادهای صنعتی منعقد شده میان اعضای هیئت علمی و سازمانها بر ارتقای آنها، اولویت پذیرش دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکتری با سابقه کار در صنعت، ایجاد مراکز رشد و تدوین دروس دانشگاهی مبتنی بر نیازهای جامعه صنعتی اشاره کرد. در پایان باید توجه داشت که ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت زمانی تحقق مییابد که دانشگاهها با تحقیقات کاربردی در صدد انتقال فناوری برآیند و این امر بدون نهادینه کردن پژوهش در دانشگاهها و همچنین، برآورده ساختن نیازهای آموزشی متخصصان میسر نخواهد شد. یعنی همکاریهای موثر این دو نهاد در گرو ایجاد فرصت تحقیقات صنعتی و حضور بیشتر در صنعت، ایجاد واحدهای تحقیقاتی با حضور اعضای هیئت علمی و ایجاد ساز و کاری پویا در دانشگاهها برای حل مشکلات صنعت است.
کد خبر : 48
ارتباط با سردبیر : info@IranDrilling.ir
.